معنی جوان قد بلند
حل جدول
تکل
بلند قد
دیلاق
قد بلند
رشید، دیلاق
زن قد بلند
مق
زنان بلند قد
مق
شخص بلند قد
دیلاق، لندهور
رشید و بلند قد
بلند بالا
فرهنگ فارسی هوشیار
فارسی به انگلیسی
فرهنگ عمید
بلندی اندام، قامت، بالا، برز،
[عامیانه، مجاز] اندازه،
درازا،
* قد کشیدن: (مصدر لازم)
بلندقد شدن،
نمو کردن، رشد کردن،
* قد علم کردن: (مصدر لازم) قد برافراشتن،
لغت نامه دهخدا
قد. [ق َ] (ع اِ فعل) مرادف یکفی. گویند: قدنی درهم و قد زیداً درهم. || (ص) مرادف حسب. و این مبنی بر سکون غالباً به کار رود. گویند: قد زیداً درهم، ای حسبه. و معرب نیز آید چون: قد زید درهم، ای حسبه. (منتهی الارب).
معادل ابجد
250